مرگ بر آمریکا می گوییم و سیگار آمریکایی می کشیم! ، مثل اول انقلاب به جای دعوا دور یک میز بنشینیم و حرف بزنیم

به گزارش وبلاگ سیب رایانه، سید رضا اکرمی گفت: پیغمبر اکرم فرمودند دانشمندان بی حیا و آدم هایی که درد دین دارند اما هیچ چیز نمی فهمند پشتم را خالی کردند و کمرم را شکستند. این بیان رسول اکرم امروز در جامعه ما مصداق عینی دارد.

مرگ بر آمریکا می گوییم و سیگار آمریکایی می کشیم! ، مثل اول انقلاب به جای دعوا دور یک میز بنشینیم و حرف بزنیم

به گزارش وبلاگ سیب رایانه، سید رضا اکرمی، عضو جامعه روحانیت مبارز، در گفت وگو با اعتمادآنلاین، می گوید اگر جنگ به ما تحمیل نمی شد، اگر بهشتی ها را شهید و مطهری ها و امثالهم را ترور نمی کردند، می توانستیم به سرعت زیرساخت ها را درست کنیم. اما به ناچار، به فکر اداره جنگ افتادیم و به همین دلیل نشد خیلی از کارها را انجام دهیم.

در ادامه متن کامل پرسش و پاسخ اعتمادآنلاین با سید رضا اکرمی را می خوانید:

  • در چهل و یکمین سالروز پیروزی انقلاب، با چه چالش ها و فرصت هایی روبه رو هستیم؟

بهتر است اول به دستاوردها بپردازیم. چون دهه فجر است و سلیقه ایجاب می نماید اول به توفیق ها اشاره کنیم و بعد دردسرها را بگوییم. شما مطبوعاتی ها عادت دارید با گفتن دردها هیاهو کنید و هیچ اشاره ای به درمان نکنید. من سید رضا اکرمی در 77سالگی، که 36 سال دوران پهلوی را دیده ام و بقیه اش را در دوران انقلاب اسلامی زندگی نموده ام، سه مطلب کلیدی را عرض می کنم و تمنا دارم گفته هایم به درستی منعکس گردد.

نکته اول اینکه به برکت انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی و یاری همه حامیان و ارادتمندان امام و ملت، ایران از اسارت به درآمد و از زندان نجات یافت و از بردگی بیرون آمدیم. از تحقیر، که امام می گفت یک پلیس می تواند بر بازار ما حکومت کند، خلاص شدیم. شرایط به قدری بد بود که وقتی منِ طلبه می خواستم در خیابان پنجم نیروی هوایی به مجلس تحریمی بروم، باید جواب می دادم واعظ کی هست و چه کسی مُرده، تا اجازه برگزاری یک مجلس فاتحه را بدهند. ما در چنین ذلت و حقارتی به سر می بردیم که به برکت انقلاب اسلامی نجات یافتیم و به عزت و اقتدار رسیدیم. به طوری که بعد از 41 سال می توانیم سربلند و سرفراز باشیم و حتی برابر ابرقدرتی مثل آمریکا عرض اندام کنیم و با اخلاق، انضباط، قانون و انسانیت حرف مان را بزنیم ولو اینکه برخی مستکبران غرب و حکومت های مرتجع عرب ناجوانمردانه ما را تهدید و تحریم نمایند.

نکته دوم اینکه بعد از پیروزی انقلاب وارد هر خانه ای که بشوید، چه در شهر و روستا چه در بالاشهر و پایین شهر، آثار و برکات انقلاب اسلامی را اعم از مادی و معنوی می بینید. یعنی خانه ها آب دارند، برق دارند، تلفن دارند و حتی لباس ها و زندگی شان هم فرق نموده است. امروز می بینیم به مناسبت تولد یک بچه چه جشن تولدهایی می گیرند؛ یعنی خانه ای نداریم که شرایط ش نسبت به قبل از 57 تغییر ننموده باشد. وجداناً می توانیم بگوییم شرایط زمین تا آسمان فرق نموده است. قبلاً هیچ اثری از هواپیما و این همه بزرگراه نبود. همچنین در نانو، در تکنولوژی، در دانشگاه ها و... بهترین شرایط را داریم که اصلاً و ابداً با زمان شاه قابل مقایسه نیست.

اما نکته سوم؛ مسائلی در داخل کشور داریم که از جمله آن می توان به بیکاری، قاچاق و اعتیاد اشاره نمود. اگر جنگ هشت ساله را به ما تحمیل نمی کردند و به بهانه های مختلف تهدید و تحریم نمی شدیم، همچنین اگر تبلیغات سوء و ناجوانمردانه نمی کردند، می توان گفت همین مسائل هم کمتر می شد. برای حل این مسائل ضروری است انسجام و وحدت را جدی بگیریم. ما دو تریلیون تومان پولِ سرگردان داریم، باید این مقدار پول را در شهرک های صنعتی و زمین های کشاورزی خرج کنیم تا بتوانیم مسائل را کم کنیم. اما چه کنیم که نگاه عده ای به بیگانه و آن طرف آب است و توجه ندارند خارجی ها اگر شر نرسانند، ما خیرشان را نمی خواهیم. نمی دانم چرا نمی فهمند که با ظرفیت های خورشید و آب و معادن می توانیم کارهای زیادی انجام دهیم تا به جای دعواهای بچگانه انرژی مان را صرف خدمت به کشور و مردم کنیم.

  • الگویی که با آن در سال 57 انقلاب به ثمر نشست الان هم کارساز است یا به تغییر در روش و رفتار احتیاج داریم؟

در طول این 41 سال سه تجربه مهم را به چشم دیده ایم؛ اول اینکه در سال 58، پنج انتخاباتِ رفراندوم، مجلس خبرگان، ریاست جمهوری، رأی به قانون اساسی و مجلس را برگزار کردیم. اگر جنگ به ما تحمیل نمی شد، اگر بهشتی ها را شهید و مطهری ها و امثالهم را ترور نمی کردند، می توانستیم به سرعت زیرساخت ها را درست کنیم. اما به ناچار، به فکر اداره جنگ افتادیم و به همین دلیل نشد خیلی از کارها را انجام بدهیم. الان هم با وجود اینکه جنگ نظامی نداریم، درگیر جنگ مالی و تبلیغاتی هستیم که این کار را مشکل نموده است.

امام رحمت الله علیه 10 سال پس از پیروزی انقلاب پیشنهاد تغییر قانون اساسی را مطرح نمود و شورای عالی قضایی و... را تقلیل داد. این نشان می دهد امروز هم می توانیم در قانون اساسی تغییر به وجود بیاوریم؛ به عنوان مثال صداوسیما باید طور دیگری اداره و از حالت انحصاری خارج گردد. الان با این همه فضای مجازی و ماهواره و... صداوسیمایی ها باید بدانند با روش فعلی ضرررسان هستند. بعد از 40 سال واقعاً باید به نسل جوان میدان بدهیم و آنها را به اتاق های فکر ببریم تا بتوانند فکر و سلیقه روز را به مدیریت کشور تزریق نمایند. همچنین باید به فکر اقتصاد بدون نفت باشیم و بدانیم که اصلاح ممکن است.

  • پس چرا اصلاحی مشاهده نمی گردد؟

ایراد از آدم هاست. وقتی پزشکی که تحصیل نموده است حاضر نیست در مطبش دستگاه پز بگذارد و به نوعی از دادن مالیات طفره می رود دیگر چه توقعی از قشرهای دیگر می توانیم داشته باشیم؟ در انگلستان برای شغل دوم تا 60 درصد مالیات دریافت می گردد که بتوانند اشتغال ایجاد نمایند. سوال این است که چرا مردم جنس قاچاق می خرند؟ آیا ارزان خریدن قاچاق خریدن را توجیه می نماید؟ ما باید بدانیم که مملکت داری شوخی نیست و باید همه چیز را جدی بگیریم. همچنین ضروری است در هر شرایطی اخلاق و درستکاری را بر خودمان واجب بدانیم؛ مثلاً باید پرسید، چطور برخی ها در نمازجمعه دعوا راه می اندازند یا اینکه چرا روزنامه ها فقط به یکدیگر فحش می دهند و رعایت اخلاق برایشان اهمیتی ندارد؟ به جای اینکه صبح تا شب با هم دعوا کنیم و به هم بپریم، مثل اول انقلاب دور یک میز بیضی شکل بنشینیم و حرف هایمان را بزنیم.

  • وحدت کلمه یکی از مؤکدات اصلی اوایل انقلاب بود. حتی این واژه در دهه 60 پشت دفترِ بچه های دبستانی درج شده بود. چرا موضوع به این مهمی کمرنگ شده است؟

برخی از آنهایی که دعوا راه می اندازند و تفرقه افکنی می نمایند، یا درکی از مملکت داری ندارند یا اینکه دوست و دشمن را تشخیص نمی دهند و اصلاً نمی فهمند بیکاری و گرانی یعنی چه. پیغمبر اکرم فرمود، دانشمندان بی حیا و آدم هایی که درد دین دارند اما هیچ چیز نمی فهمند پشتم را خالی کردند و کمرم را شکستند. این بیان رسول اکرم امروز در جامعه ما مصداق عینی دارد. و اِلا ظرفیت کشور به قدری بالاست که هر مسئله ای قابل حل است. البته به شرطی که به یکدیگر رحم کنیم. یک مغازه دار در حراجی 70 درصد تخفیف می دهد، مگر این آقا چقدر سود قبل از حراجی می گرفته که این همه تخفیف می دهد؟ مرگ بر آمریکا می گوییم و سیگار آمریکایی می کشیم! پس معلوم است که اصلاً حواس مان به هیچ چیز نیست.

  • شعارهای اصلی نظام استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی بودند. هر کدام از این شاخص ها در حال حاضر چه شرایطی دارند؟

این شعارها از نظر بنیادی، از نظر دینی و از نظر مردمی محکم و پایدار هستند. اما شعار باید به شعور، شوق و عمل تبدیل گردد. با نگاهی به لباس هایمان باید ببینیم چقدر استقلال داریم؛ چرا وقتی می توانیم موشک بسازیم موبایل خارجی دست مان می گیریم؟ یا وقتی در برنج خودکفا هستیم به چه دلیل میلیون میلیون تُن برنج از کشورهای دیگر وارد می کنیم؟

درباره آزادی هم وقتی رودرروی هم حرف می زنیم و پشت سر هم عیب گویی می کنیم، مگر می توانیم از آزادی و آزاد بودن حرف بزنیم؟ آزادی را باید در رفتار و کردارمان نشان بدهیم. همچنین نباید آزادی را در این بدانیم که هر کاری دلم خواست انجام بدهم.

درباره جمهوریت هم اول باید بگویم، اختلاف فکر و فهم داریم و به همین دلیل باید بنشینیم رودررو حرف بزنیم؛ یعنی این طور نباشد که با هم وارد دعوا بشویم. درباره انتخابات هم همین کافی است که یک شخص ایران را قبول داشته باشد و قوانین اسلام را رعایت کند نه اینکه مثلاً کسی را به خاطر سرفه کردن رد صلاحیت نمایند. در سرانجام لازم می دانم بگویم، خداوند شما مطبوعاتی ها را به حق حضرت زهرا راهنمایی کند.

درباره انتخابات همین کافی است که یک شخص ایران را قبول داشته باشد و قوانین اسلام را رعایت کند

  • چطور؟ اتفاقی افتاده است؟

چون در عالم سیاست به یک کسی بها می دهید و بقیه را نادیده می گیرید.

  • ممنون؛ ناگفته ای مانده است؟

دعوا مال آدم هایی است که درک و فهم ندارند و فرق بین دوست و دشمن را متوجه نمی شوند. صداوسیمای ملی را ول می نمایند و به سراغ بی پدرهای بی بی سی و سی ان ان و ...می فرایند. واقعاً نمی فهمند رسانه های دشمن هستند و آن طرف آب شبانه روز ما را تخریب می نمایند.

منبع: همشهری آنلاین

به "مرگ بر آمریکا می گوییم و سیگار آمریکایی می کشیم! ، مثل اول انقلاب به جای دعوا دور یک میز بنشینیم و حرف بزنیم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "مرگ بر آمریکا می گوییم و سیگار آمریکایی می کشیم! ، مثل اول انقلاب به جای دعوا دور یک میز بنشینیم و حرف بزنیم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید